محل تبلیغات شما



‏نوعی بی خیالی هست که معمولا بعد از انتظار کشیدن های طولانی پیش می آید. بعد از مدتها تلاش کردن دویدن و به در و دیوار زدن بعد از مدتها خواستن بی نتیجه! یکدفعه احساس می کنی خسته ای، بریده ای، دیگر توانش را نداری و هیچ چیز برایت مهم نیست. به اینجا که میرسی فقط دلت میخواهد تماشا کنی برایت فرقی نمیکند رسیدن یا نرسیدن. آمدن یا نیامدن، ماندن یا رفتن. به اینجا که میرسی نه دلتنگ می شوی نه دلخوش. می گویی بی خیال! و این بی خیالی غمگین ترین حس دنیاست.!
از آخرین باری که دیدمت دقیقا ۱ ساله که میگذره پیرهنی که برات خریدم هنوزم اینجاست‌،تو هیچوقت نپوشیدی ولی من انقدر تو این تصورت کردم و قربونت رفتم که بوی عطر تورو میدهمیزارمش‌ رو سینممیشه نفس بکشمت؟؟ از آخرین باری که دیدمت ۲ ساله که میگذره انگار باید به این فکر کنم که دیگه قرار نیست ببینمت راستش دلم برات خیلی‌ تنگ شده تو اصلا به من فکر میکنی؟ به آخرین باری که همو دیدیم؟ از آخرین باری که دیدمت تقریبا ۴ ساله که میگذره ، نمیدونم کجایی و چیکار میکنی بوی
‌ میخواستم باب سلیقه ی او باشم جوری شدم که او دوست داشت تمامم را طبق میل او تغییر دادم و او رفت به همین سادگی که مینویسم و میخوانید! من ماندم و آدمی عجیب که سلیقه ی هیچ بنی بشری نیست! شما را جان عزیزتان برای هیچکس، خودتان را تغییر ندهید. سلیقه ای اگر باشد، لااقل باب سلیقه ی خودتان عوض شوید که اگر دنیا هم شما را نخواست یک نفربرایتان بماند . کسی آن طرف آینه! که شما را ببیند و جانش در برود! باب سلیقه ی هیچ کس نباشید

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها